loading...

آئین مستان

متن روضه ورود کاروان به کربلا , متن روضه , ورود کاروان به کربلا , کربلا, متن روضه ورود به کربلا , ورود به کربلا , متن روضه شب دوم محرم ,شب دوم محرم , مداحی محرم

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2214 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1734 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1281 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 689 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 627 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 603 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3489 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6703 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2835 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3801 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3237 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3562 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4135 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3672 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7256 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4947 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5887 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4364 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5533 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4177 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 820 زمان : نظرات (0)

حسن خلج

 

هزار تا لشكر آمده  بیا كه برگردیم،بیا كه برگردیم

یكی با خنجر آمده، بیا كه برگردیم، بیا كه برگردیم

دل نگرون  زینب،برا سرت برادر

من هیچی

رباب دلش می لرزه، برا گلوی اصغر

می دونم اینجا یه جوریه، همین كه پام به اینجا رسید، دلشوره ام شروع شد.برا چی؟

مارو می گیرند از هم،بعیده كه بمونی

سه ساله ات رو بغل كن،حالا كه پیشمونی

زینب جان اینقدر بی تابی نكن

هنوز حرم عمو داره

نگاه به قد و بالای عباس بكن

هنوز حرم عمو داره،غصه نخور خواهر،غصه نخور خواهر

خانمم چرا اینقدر رنگت پریده؟

ركاب محملت میشه،پای علی اكبر ،پای علی اكبر

از الان زوده این جور بی تابی كنی،صبر كن یه خورده

یه روز میآد كه خواهر،محرم برات نمونه

آتیش بی حیاها، خیمه رو می سوزونه

وقتی به خیمه ریختند،گوشواره ها رو وا كن

از دست تازیونه، رقیه رو جدا كن

حسین....

تا شنید اینجا كربلاست،فرمود:عباس جان

با احتیاط لاله ی من را زمین گذار

عباس جان:

 سه ساله ی من را زمین گذار

با احتیاط یار حرم را پیاده كن

زانو بگیر وقار حرم را پیاده كن

با احتیاط تا كه نیوفتد ستاره ای

می ترسم آنكه گیر كند گوشواره ای

چشم مخدرات به سمت نگاه تو

دوشیزه گان محترمه در پناه تو

با حوریان رفته به زیر نقاب ها

یك لحظه روبرو نشده آفتاب ها

اینها آفتاب ندیده هستند عباس جان،اینها پرده نشین های پیغمبرند عباس جان

تو هستی و اهالی این خیمه راحتند

در زیر سایه ات همه در استراحتند

خیالم راحت  عباس جان

هستی تو و به روز حرم شب نمی رسد

چشم كسی به قامت زینب نمی رسد

چقدر كار عباس سنگین شد

از این به بعد ماه حرم آفتاب باش

عباس جان،مراقب این با حجاب باش

جون تو و جون زینب

یك عده یوسفند و یك عده مریمند

احساس می كنم همه دلواپس همند

فرمود:خیمه هارو به پا كنید،دقایقی گذشت. آقا ابی عبدالله دیدند بی بی زینب نیست،خبری از زینب نیست،این طرف آن طرف زینب من كجاست؟ كسی زینب من رو ندیده؟ یه مرتبه دیدند علی اكبر سراسیمه آمد جلو،بابا، عمه رفته پشت یه خیمه ای نشسته زانوهاش رو بغل گرفته،هی زیر لب میگه آخه من چیكار كنم؟آخه من چه جوری بدون تو برگردم؟سراسیمه رسوند ابی عبدالله خودش رو بالا سر زینب، بالا سر زینب ایستاد آفتاب به صورت زینب نخوره،خواهر جان چی شده اینقدر بی تابی؟سرش رو بلند كرد،گفت: حسین، خدا سایه ات رو از سر من كم نكنه. علی اكبر خبرم كرد،گفت:داری بی تابی میكنی،چیه زینب جان؟فرمود:حسین جان از وقتی پام به این زمین رسیده قلبم تحت  فشاره

از آن ترسم به غم دم ساز گردم

تو را بگذارم و خود باز گردم

حرف هایی بین این خواهر و برادر رد و بدل شد،همه راجب به امروز شما،زینب جان:اینجا میشه سرزمینی كه قبله ی دوستان ما میشه،از تمام عالم میآن،زیارت میكنند،برای ما گریه میكنند،خدا گناهاشون رو می بخشه،اگه اینجوریه باشه قبوله فچشم،صبر میكنم، حرف ها كه تموم شد سرش رو بلند كرد یه نگاه به علی اكبر .گفت: علی جان یه دون عمه به تو بدهكار شد،رفتی داداشم رو آوردی ممنونم عزیزم،بدهی رو گذاشت زینب، كی بدهی رو داد؟ابی عبدالله بالا سر علی اكبر نگاه كرد دید زینبم نشسته، حسین......

 روضه شب دوم محرم ورود کاروان به کربلا - هزار تا لشكر آمده  بیا كه برگردیم - حاج حسن خلج

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 909 زمان : نظرات (0)

حاج حسن خلج

 

دلم داره میگیره داداش چرا صدات گرفته

بگو چرا بغض آه روی لبات گرفته

برادر گل یه جور دیگه مهربونتری و

همش داری نازبچه ها رو تومیخری و

یه جوری شدی داداش هی بچه ها روبغل میکنی بیشترازهمیشه هی نازشونومیکشی

نگاه غریبت ...چشاتو نگاه میکنم میخونم ها

نگاه غریبت شبیه نگاه های مادرمه

کدوم روز

همون روزی که گفته بودبه باباروزآخرمه...

خبرداری چرا همینکه محرم میشه دلت زیرورو میشه مگه چه اتفاقی میفته روزدهم امام حسین شهیدمیشه،برای چی ازشب اول دلهازیرو روئهبیقرارهدربه درپرچمای ابی عبدالله هست چرااینجورمیشه امام صادق فرمود:همون روزاول خدادستورمیده پیراهن خون آلوده حسین بین زمین وآسمان به احتزاز دربیارن،بوی لباس حسین همه رودیوانه میکنه...

دلم داره میگیره داداش چراصدات گرفته

بگوچرابغض آه روی لبات گرفته

برادرانگار یه جوردیگه مهربونتری و...

همش داری نازبچه هارو میخری

 مخصوصا رقیه هی بغلش میکرد هی زیرگوشش میخوندعزیزم بعدازاین مواظب باش ازعمه فاصله نگیری

برادر انگار یه جوردیگه مهربونتریو

همش داری نازبچه هاروتومیخری و...

نگاه غریبت شبیه نگاههای مادرمه

این نگاهو میشناسم دلم میلرزه وقتی میبینمت

همون روزی که گفته بودبه بابا روز آخرمه

بامن اینجورنکن حسین...

توکه از دو عالم خبرداری

خبراز من ِخون جیگرداری

نگو که تو قصد سفر داری

میخوام بخونم برای تو روایت بابارو

دارن باهم حرف میزنن،گفت داداش یه دقیقه بشین

 میخوام بخونم برای تو روایت بابارو

یادت میاداون شبو شب شهادت بابارو

بااون نگاهش به مامیگفت مثل مادرتون

 به تو نه هابه من به عباس به حسن به بقیه

 بااون نگاهش به من میگفت مثل مادرتون

 دیگه نذاری دلش بگیره برادرتون

 هی سفارشتو میکرد،به عباس گفت عباس حواست باشه کربلا ها دست تودست حسین درنیاری هانمیدونم این  اشک وبغض گلوگیرمو چه کنم میخوام باهات حرف بزنم گریه هام نمیزاره

 نمیدونم این اشک وبغض تو گلومو چه کنم

بادستهای لرزونم اشکتومیگیرم  وچه کنم

توگریه نکن ...

 میدونم برای چی ناراحتی حسین جان نگران چی هستی

توگریه نکن خیمه ها بامن

توگریه کن ها خانوم به امام حسین گفت توگریه نکن توخیلی گریه کن...

توگریه نکن خیمه ها بامن

نه گریه چیه جاداردبرای این یه مصرع بمیریم همه مون همین جا

توگریه نکن خیمه هابامن

غموشعله وناسزا با من

تیرخلاص بزنم

گرفتاری کوچه هابامن

امام حسین دست زینب گرفت گفت بشین میخوام یه حرفی باهات بزنم ..

بذاربگم که کجایی و  اینها کیان عزیزم۲

بگم که چی میخوان ازمنو پی چیَن عزیزم

این زمینواین آسمونو این در و دیوار این لشکر اینها میدونی برای چی اومدن

زمینِ تشنه گلوی  سرخو صدامیزنه۲

تواینجا صیادپرنده رو بی هوا میزنه

بعضی وقتها خداشاهده به جان همتون راست میگم وقتی میشینم اینهارو نگاه میکنم به کارهای بچه ها رومیخوام تحصیح کنم یا  انتخاب کنم اینها  گاهی موقعه ها این جا که میام یه هو جامیخورم چون خیلی هاشون من حذف میکنم ها کنارمیزنم ها حرفهای که میدونم که شما اصلاطاقت نداریدبشنویدحق هم دارید ولی یه هو نمیدونم چه جوری میشه بعضی چیزها در میره یاروزی شماست قراره بشنوی جیگرت یه داغی برداره

زمین تشنه گلوی سرخو صدامیزنه

 تواینجاصیادپرنده رو بی هوا میزنه

 توضیح نمیدم

 گلهای بنفشه پیش چشای باغبون میسوزن

خودمیدونی،خودت میدونی

گلهای بنفشه پیش چشهای باغبون میسوزن

جووناپیش چشم باباهای قدکمون میسوزن

کنارعلی خسته وتنها میسوزیم همه باغم زهرا

صبرکن زینب... صبرکن...

کنارعلی خسته و تنهامیسوزیم همه باغم زهرا

برای چی کنارعلی اکبربرای حضرت زهرازینب میای میبینی یه جوری پهلوشو پاره کردن،زینب میای میبینی چشمت به اون پهلوبیفته یادمادرمون میکنی...حسین.. همیشه گریه های شب دوم یه طعم ومزه خاصی داره چون شب دوم شبه مرثیه نیست در واقعه مدیحه میخونن مداحا شماها دریای مواج محبت ولایتتون به تلاطم پیش ازپیش میادو اینجوری زار میزنی...آی گریه کن های حسین...آی اشک دارهای ابی عبدالله دو سه بیت چهارپنج بیت مدح میخوام بخونم به انداره یه دهه عاشورا اشک میشه غافل نشیدحواست به این چندبیت باشه...

 علم کاروان به همراهه

 مشک بر دوش حضرت سقا

میخوام ازت خواهش کنم یا سقای کربلا،برای این چندبیت شماگوشتون بگیرشما نشنوی آقا

خیل ناموس حضرت حیدر

 همه درپرده های حجب و حیاء

 پرده دار مخدرات حرم

 شیرغران بیشه ی لیلا

 چی شد چی شد ناموس داری؛نسبت به ناموست غیرت داری ؛ناموس دهرند این ذوات مقدسه...دارم  مدح میگم؛ حق داری زاربزنی کجابودی شماعصرعاشورا...یه نگاه به بدن حسین کردگفت: حسین ندارم معجری... حسین...حسین...اینجانباش برو کربلا برو دور خیمه زینب بگرد...رفقا چکار کارکنم مدح را ادامه بدم یا نه ازاین خانواده بازهم تعریف کنم یا نه از حیاء وحجابشون بگم یا نه

پرده دار مخدرات حرم

شیر غران بیشه لیلا

باد باداینجااجازه میگیرد

پرده راجابه جا کند حتی

ای بی شرفا ای نامردا حسین توگودال افتاده... دیدن حریفش نمیشن؛ یکی صدازد حسین اینجا خوابیدی خیمه هاتو غارت کردن،عمه جان زینب... عمه جان....

دیده هاسوی خاک افتاده

دیده ی نامحرمان نه دیده دشمنان نهجلوات زینب یه جوری یه بنی هاشم هم وقتی چشمشون به زینب می افتاد سرشون پایین می انداختن

دیده ها سوی خاک افتاده

 تا که زینب زمین گذارد پا

ثانی حیدر است

 کی زینب نه نه

ثانی حیدرهست  ومیگیرد زیربازو زینب کبری

عباس زانوخم کرد اکبرمحمل روگرفته حسین زیربغلها..علیامخدره زینب، ملیکه عالم هستی میخواداز محمل پیاده بشه باچه جلال وجبروتی ای خاک کربلا چکارکردی بازینب اینجوری پیاده شد؛نه  روزدیگه میخوادسوار شه یه نگاهی کردکجایی علی اکبرم کجایی قاسمم دیدهیچ کی نیست تک وتنها...لشکرمنتظرن اجازه ی نزدیک شدن به احدی نداده،زینب خودش یکی یکی بانوان سوار بر محملها کرده؛خود زینب یکی یکی بچه هارو تو بغل خانومها نشونده؛ همه ایستادن دوست و دشمن نگاه میکنن حالازینب خودش چه جوری میخوادسوارشه یه وقت دیدن داره میدوئه، رفت سمت گودال پاشو به دادم برس....حسین...

 

دانلود بخش اول

روضه شب دوم محرم ورود کاروان ب کربلا - دلم داره میگیره داداش چرا صدات گرفته - حاج حسن خلج

دانلود بخش دوم

روضه شب دوم محرم ورود کاروان ب کربلا - دلم داره میگیره داداش چرا صدات گرفته - حاج حسن خلج

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 703 زمان : نظرات (0)

سید مجید بنی فاطمه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَیْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

چشم خود را باز کردم

ابتدا گفتم حسین

با زبان اشکهای بی صدا گفتم حسین

یاد تو شرط قبولی نمازم بوده است

در قنوت خویش قبل از ربنا گفتم حسین

حسین

در مناجات شب جمعه، نمی دانم چه شد

خواستم بر لب برم نام خدا گفتم حسین

حسین

ماند هل من ناصرت بی پاسخ اما بارها

 آمده است کرب و بلا  لبیک  گفتم یا حسین

نام زهرا را شنیدم هر کجا گفتم علی

نام زینب شنیدم هر کجا گفتم حسین

کل ارض کربلا من تازه فهمیدم چرا؟

در خراسان در نجف در سامرا گفتم حسین

خدا تو رو ازم نگیره آقا

یه عمر باید سجده شکر کنم خدا به من حسین داده

اگه حسین رو نداشتم چه خاکی تو سرم می ریختم؟

عاشقی گفت آنچه می خواهد دل تنگت بگو

با دلی غمبار گفتم کربلا  گفتم حسین

مادر ما پهلوش شکستساما با پهلوی شکسته می گه "بنیَّ،قَتَلوک عطشانا، ذبحوک عطشانا" گفت خدا رحمت کنه اونایی که برا آقا بلند بلند گریه می کنند شب دومه چه خبرته؟اگه جلوتو نگیرم زود می خوای برات روضه بخونم

قربون اون بچه هایی برم که دلشوره دارن

هی می گن عمه می خواستن مارو مهمونی ببرن

عمه این سرزمین چرا اینطوریه؟

هی دامن عمه رو می گرفتن می گفتن عمه

من می ترسم عمه چه مهمونیه می بینم با نیزه اومدن عمه چه مهمونیه اینطور دارن به ما نگاه می کنن؟ هر چی دلشوره داشتن اما زینب می گفت عزیزم نترس ببین عمو عباس تا عمو هست کسی جرأت نمی کنه چپ چپ به خیمه ها نگاه کنه

اگه می شه بریم، خولی تو این صحرا برا سرت اومده

اگه می شه بریم، ساربان برا انگشترت اومده

اگه می شه بریم ،حرمله دنبال علی اصغرت اومده

اگه می شه بریم

بریم

اگه می شه بریم،خولی تو این صحرا برا سرتو امده،

اگه می شه بریم ساربان برا انگشترت اومده

اگه می شه بریم،حرمله دنبال علی اصغر اومده

اگه می شه بریم

تا توی مشکا آبه،تا سه ساله تو خوابه،تا پسر شیر خوارت تو دامنه ربابه

تا سر پا علمه تو امنیت حرمه

بیا بریم برادر تا معجرا محکمه

داداش بیا برگردیم داداش وقتی پامو تو این سرزمین گذاشتم دلم شور می زنه. یادت باشه بچه هر وقت گرفتار می شه، اذیت می شه زودی دلش هوای مادرشو می کنه،یه نگاه کرد گفت داداش بیا برگردیم مدینه، دلم برا مادرم تنگ شده

اگه می شه بریم،اگه بمونیم برا رفتن خیلی دیر می شه

اگه می شه بریم،اگ بمونیم سه ساله یه دفعه پیر می شه

اگه می شه بریم،وگرنه خواهرت تو این صحرا اسیر می شه

اگه می شه بریم

خیمه که بر پا می شه حرمله پیدا می شه

روی همه به روی اهل حرم وا می شه

با اضطراب می برن بین طناب می برن

یا الله از قتلگاه ما رو تا بزم شراب

حسین

خیال کردی همینجوری زینب وارد کربلا شد،نه تشریفات داره، تا گفت آقا اسم اینجا قادسیه است فرمود: نام دیگه هم داره؟ بله آقا جان به این جا نینوا گفت می شه حضرت فرمود بگو ببینم نام دیگه هم داره؟ بله آقا قدیمیا به اینجا می گفتن کربلا

تا گفت کربلا حضرت رنگش پرید

بار بگشایید اینجا کربلاست

آب و خاکش با دل آشناست

فرمود بیاین پایین،خیمه هارو بنا کنید

یه خیمه خیمه ی زینبه،یه خیمه خیمه ربابه

یه خیمه خمیه ی حسینهچندتا خیمه ها اصحابه

اما جلوتر از خیمه ها خیمه عباسه، یعنی هر کس می خواد ورود کنه باید از عباس گذر کنه،کیه که در جزیرة  العرب بتونه مقابل عموی امام زمان ابوالفضل بایسته؟

عموم ابوالفضل،یه پهلوونه

قدش بلنده

دونه دونه زنان و بچه ها رو پیاده کردند، حالا نوبت می رسه به عقیله بنی هاشم عالمه غیر معلمه،دختر علی زینب، فکر کردی می گن خانم بفرما دستشو می گیرن؟ نه اینجوری نیست، اول عباس می آد جلو محملش زانو می زنه، یه بار جلو زینب سرشو بالا نیاوردهسرش پایین بود باید زینب پاهاش رو پای عباس باشه تا قوت بگیره، اگه دیدی کربلا زینب زمین خورد پاهاش قوت نداشت چون عباس نداره، یه دستشو علی اکبر می گیره،جوان های هاشمی صف می کشن تا عمه جانشون پایین بیاد چرا؟چون امیر المومنین وصیت نه،چهار ساله بود بالا قبر مادر،فرمود حسن جان ،حسین جان این چراغ ها رو خاموش کنید، نمی خوام کسی قد وبالای خواهرتون رو ببینه،این دیگه برا حسن و حسین ،یادگار موند،هیچ کسی  والله قد و بالای زینب رو ندید، مردا می گن سالها همسایه زینب بودیم یک بار صداشو نشنیدیم، با یه عظمتی زینب رو از محمل پایین می آوردن، من دیگه روضمو خوندم بقیه روضه تو تو ذهن و قلبت بخون، عباس زانو زده، علی اکبر دستشو گرفته قاسم پَرِ چادر عمه رو گرفته، همه می آن احترام عمه جون، همچین  که دست انداخت صورت عباس، چرا داداش اینقدر خجالتی هستی عزیزم؟ دستشو علی اکبر می گرفت می گفت عمه داغتو نبینمهی دست روی صورت قاسم می کشید می گفت جای داداش حسنم خالی، اصلا اینا یتیم رو یه جور دیگه می دیدن، اما آی جوناآی زن و مردا  خواهرا برادارا، حسینیا،همین عمه سادات با یک عظمتی از محمل پایین اومد اما با یک اذیتی  زینب خواست سوار محمل بشه، شب یازدهم نگاه کرد دید نه عباس است نه علی اکبر استبه مادر می خوام یه جمله بگم می دونم اهل عشقی می دونم می گیری می گما همونجا نگاه کرد سمت  علقمه صدا زد عباس ،باریکلا به غیرتتکجایی ببینی نا محرما دور،این صدا رو از حنجرت آزاد کن حسین

روضه شب دوم محرم ورود کاروان ب کربلا - چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین - سید مجید بنی فاطمه 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1193 زمان : نظرات (0)

حاج محمود کریمی

 

مجلس ما یا بن الحسن،منوره به نور تو
می دونم اینجایی آقا،حس می کنم حضورتو
یابن الحسن...
تو هستی و رو قلب ما اثر می ذاری آقا جون
می دونم این شبا چقدر تحت فشاری آقا جون
شروع کنیم روضمونو با نوحه ی قدیمیا
فریاد یا محمدا،حسین رسید به کربلا
سکینه باعمه اومد،با مادرش قاسم اومد
 
رقیه روی شونه ی ماه بنی هاشم اومد
همه دارن میان
نجمه اومد رباب اومد
قربون قدمات حسین
اصغر اومد، اکبر اومد، همراهشون از آسمون
 
گریه کنون مادر اومد
نگاه سردار حسین به شاه کم سپاهشه
شاهی که بیشتر از سپاه ،بچه کوچیک همراهشه
در دل خود تکیه می بندیم ما
سینه  را از عشق آکندیم ما
لحظه لحظه سال با کندی گذشت
 
تا محرم، منتظر ماندیم ما
روایته ها
دست شیطان و هوای نفس را
با طناب گریه می بندیم ما
ما سیه پوش عزای زینبیم
 
دور از شادی و لبخندیم ما
اذن داد ارباب در روز ازل
 
با گل پاکش بپیوندیم ما
زاده ی زهرا کجاو ما کجا
او ضرر کرده مگر چندیم ما
اولین نوحست بر لب ها همه
آجرک الله یابن فاطمه  
یا امام زمان
تا بلا بر عاشقان تکلیف شد
جایگاه عشق تو تعریف شد
بس که محکم بود عهدت با خدا
مقتلت روز ازل تعریف شد
در رگ اسلام خون پاک توست
مکتب بی کربلا تحریف شد
در کشاکش ها به داد دین رسید
هر کجا دین خدا تضعیف شد
نوحه ی تو لوح محفوظیست که
در خود عرش خدا تصنیف شد
چهره ی زیبایت ای وجه خدا
با زبان مهدیت توصیف شد
چهره ات چطور توصیف شد، امام زمان چطوری توصیف کرد؛ السلام علی الخدالتریب، السلام علی الشیب الخضیب، کجا بودی
بنده ای که هیچ جا جایی نداشت
آمد اینجا صاحب تشریف شد
عالمی سر گشته و سر دار،تو
ما اسیر و سیدالاحرار تو
طاعتش از یاربت تفسیر شد
جزءجزء مذهبت تفسیر شد
یا غیاث المستغیثین تو با
ذکر یارب یاربت تفسیر شد
میهمان داری و لطف و جود تو
هر کجا شد موکبت تفسیر شد
آن شبی که وعده کردی روز بعد
صبح راز آن شبت تفسیر شد
در کنار آب بودی یا عطش
با ترک های لبت تفسیر شد

مناجات امام زمان (عج) و روضه شب دوم محرم - مجلس ما یا بن الحسن،منوره به نور تو - حاج محمود کریمی

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 906 زمان : نظرات (0)

حاج محمود کریمی

 

میرسه ازراه،کاروانی از لاله ها

خاک این صحرا

پرشده از بوی خدا

پشت این قافله ناله ی مادر

پیش رو پرچم ساقی لشکر

الامان از دل بی كس ِخواهر

این همه جا،چرا اینجا

کاشکی خیمه میزدی کنار دریا

واویلا زینب رسید به کربلا

اشك و بی تابی،همنشین دختر شده

پای عباس ،که رکاب خواهر شده

میکشه از دلش آه بی حاصل

زیر لب روضه می خونه وای از دل

خواهری كه شده غربتش كامل

توی دنیا، شده غوغا

واویلا

کاشکی خیمه میزدن کنار دریا

این همه جا،چرا اینجا

کاشکی خیمه میزدی کنار دریا

واویلا زینب رسید به کربلا

تیرونیزه است که،اومد استقبال حرم

حضرت زهرا،سینه زن دنبال حرم

چشمه ی غیرت چشمای سقا

به دل کاروان داغ عاشورا

نیزه ها چشم براه سرآقا

این همه جا ،چرا اینجا

کاشکی خیمه میزدی کنار دریا

واویلا حسین رسید به کربلا

 سینه زنی واحد شب اول محرم - میرسه از راه، کاروانی از لاله ها - حاج محمود کریمی

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 562 زمان : نظرات (0)

حاج محمد رضا طاهری

 

از خدا هر وقت که اذن محرم خواستم

پیشتر از آن ظهورت را دمادم خواستم

هر زمان هم رخصت سینه زدن می خواستم

پشت بندش دیده ای از اشک زمزم خواستم

خواستم در این عزاداری بساطی جور را

تا که خرج تو شوم رزقی فراهم خواستم

صبح گریه می کنی تا شب، و شب تا صبح را

گریه کردن را شبیه تو دمادم خواستم

وقتی از آقا امام زمان در عالم رؤیا سئوال کرد برا کدوم روضه فرمودید چشمام مرتب گریانند،اگه اشک چشمم تموم شه خون گریه می کنم؟ آیا روضه ی جد غریبتون حسین بود؟ فرمود: اگه جدم هم بود با من برای این روضه گریه می کرد.آیا روضه ی عمو جانت قمر بنی هاشم بود؟فرمود: اگه عموم هم بود با من گریه می کرد. روضه ی علی اکبر و قاسم؟نه..آقا پس اون کدوم روضه است؟ فرمود:من برای روضه ی عمه جانم زینب ،برای مظلومیت عمه جانم زینب،برای اسیری رفتن عمه جانم زینب

تا عزاداران جدت را بگریانم ز تو

روضه و شعر و گریز و نوحه و دم خواستم

چون شهیدان در رکاب تو شهادت را ولی

روی دامان تو در خط مقدم خواستم

کجایند اونایی که با اخلاص برای عمه جان امام زمان اشک می ریختند؟

تو عزاداری و در این روزها غرق غمی

از سر شرمندگی بوده اگر کم خواستم

آقا جان کم خواستم از شما،اما این یکی رو التماستون هم می کنم:

تا که امضای تو زینت بخش طومارم شود

غیر اشک و ناله از تو کربلا هم خواستم

کربلا،کربلا....هر کی دلش دنبال قافله ی حضرت زینب سلام الله علیهاست بگه:کربلا،کربلا.....

این دل تنگم غصه ها دارد

گویا میل کربلا دارد

کربلا کربلا.....

می روم بینم در کجا زینب

شکوه از شمر بی حیا دارد

ز راه خسته ای از التهاب می لرزید

تمام  عاطفه زیـر  نقـاب می لرزید

ستاره رنگ پریده سراغ  ماه گرفت

ز ترس و دلهره­ی بی حساب می لرزید

گلاب اشک روی گونه های معصومی

که پوست پوست شد از آفتاب می لرزید

تا حالا که سوار برمحمل ها بودند،سایه ی عمو رو سرشون بود،سایه ی داداش علی اکبر رو سرشون بود،حالا که دارند از مرکب ها پیاده میشند،امشب صورت ها سوخته،پوست پوست شده. ای وای از بعد از این چه می کنند بچه ها؟ هر کار کردند مرکب تکون نخورد:

گرفته بود زمین پای ذوالجناح انگار

ز شرم  هی شدن و اجتناب می لرزید

هر آنچه بیشتر از نام  این زمین می گفت

چه بیشتر دلی از هر جواب می لرزید

کجاست این سرزمین؟این جا رو غاضریه میگند،این جا رو نینوا هم میگند.آقا اباعبدالله فرمود:آیا اسم دیگه ای هم داره؟یه وقت یه پیرمردی گفت:آقاجان،بله، این جا رو کرببلا هم میگند. تا گفت:کرببلا. یه وقت دیدند زینب یه آهی کشید،صدا زد وای دلم،حسین جان،این چه سرزمینی است؟یه مرتبه ابی عبدالله صدا زد: اعوذ بالله من الْکرب والْبلا

کشید چادر عصمت عقیله بر صورت

ز گریه شانه­ی او در حجاب می لرزید

یه نگاه ابی عبدالله کرد،عباسم چرا معطلی؟ خواهرت رو با احترام پیاده کن،جوانهای بنی هاشم صف کشیدند،جلوتر از همه قمر بنی هاشم،پاهاشو رکاب قرار داد،سیدتی و مولاتی،پای عباس رکاب شد

به خیر گذشت، ز محمل پیاده اش کردند

عجیب پاش ولی بر رکاب می لرزید

نشست سایه و گهواره را تکان می داد

ز برق تیر سه شعبه رباب(س) می لرزید

ز رسم تازه­ی مهمان نوازی کوفه

هنوز شکر خدا مشک آب می لرزید

وزید گرد و غباری که بوی هجران داشت

نگاه ابری زینب هوای باران داشت

گفت:داداشم،عزیز دلم،این چه سرزمینی است قربونت برم؟

بگو اکبر ببندد محمل من

که این صحرا نموده خون دل من

امون از دل زینب،وای از دل زینب

گفت:گریه نکن عزیز دلم،این وعده ی حتمی خداست،جدم رسول خدا رو در عالم رؤیا دیدم اینجارو بهم نشون داده،زینب جان یاد خاطره ای افتادم برات بگم:از جنگ صفین برمی گشتیم،رسیدیم توی این سرزمین یه چند لحظه بابام امیرالمؤمنین سرش رو گذاشت روی شونه ی داداش حسنم،یه چند لحظه ای خوابید،یه مرتبه دیدم بابام از خواب بیدار شد،شروع کرد گریه کردن،داداشم می گفت:باباجونم چی شده؟چرا اینقدر بی تاب شدی بابا؟فرمود: الان توی این سرزمین دیدم دریایی از خون ،حسینم توی این دریا داره دست و پا میزنه، هرچی میگه: یکی کمکم کنه، کسی به دادش نمی رسه
گفت: حسینجان

چقدر لشکر  مست غرور می آید؟

برای بستن  راه عبور می آید!

کتاب خاطره های دل صبورم را

شرار تیغ برای مرور می آید

پی گرفتنت از زندگی  شیرینم

سپاه حرمله با چشم  شور می آید

تلافی  دم  گرم  دعای بارانت

داداش من که یادم نرفته،تو همین کوفه،وقتی خشک سالی اومده بود،اومدند دورت رو گرفتند،گفتند: حسین جان بابات علی گفته بیاییم پیش تو،تو دعا کنی خدا باران رحمتش رو بفرسته، حسین جان یادته تا دستت رو بالا آوردی،اصلاً خدا نگذاشت معطل بشی،چنان باران رحمتی تو این شهر فرستاد،سابقه نداشت حسین،یادته حسین اومدند دورت حلقه زدند،گفتند:حسین جان ان شاءالله یه روز برات تلافی می کنیم، حالا موقشه

تلافی  دم  گرم  دعای بارانت

کمان و تیر به حدّ وفور می آید

میخوای ناله بزنی برای این ناله بزن:

دلم برای گلوی تو غرق  آشوب است

ز بسکه نیزه­ی پهن و قطور می آید

به چنگ مسلخ  این دشت چند خورجین سنگ

به قصد کشتن  آیات نور می آید

ابی عبدالله از همین روز اول سفارش کرد،زینب جان: نکنه بی صبری کنی،نکنه یه وقت موهاتون بر اثر عزاداری در برابر نامحرم مشخص بشه، حالا زینب داره یه روزهایی رو می بینه،گفت:

گل و خوش آمدشان پیشکش، چرا دیگر؟

برای بردن معجر به زور می آید

رقیه­ی تو دلش آب می شود از ترس

صدای شیهه و سمّ ستور می آید

صدای مادر  پهلو شکسته از حالا

ز سمت کوفه ز کنج  تنور می آید 

حسین....... با چه عزت و جلالی عمه ی سادات رو پیاده کردند، اما این عزت و جلال چقدر زود تموم شد،چیزی نگذشت اومد کنار گودال،نشست روی خاک،صدا زد آی غیرت الله،پاشو ببین ناموست رو دارند می برند،یکی بیاد به داد زینب برسه....حسین... اشکاتو روی دست بگیر،موقع اجابت دعاست، اللهم عجل لولیک الفرج

 روضه شب دوم محرم ورود کاروان به کربلا - از خدا هر وقت که اذن محرم خواستم - حاج محمد رضا طاهری

تعداد صفحات : 11

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 83
  • تعداد اعضا : 345
  • آی پی امروز : 361
  • آی پی دیروز : 308
  • بازدید امروز : 3,021
  • باردید دیروز : 2,673
  • گوگل امروز : 29
  • گوگل دیروز : 37
  • بازدید هفته : 10,761
  • بازدید ماه : 71,962
  • بازدید سال : 1,281,886
  • بازدید کلی : 19,787,714